واکنشگاه هستهای یا رآکتور اتمی دستگاهی برای انجام واکنشهای هستهای بصورت تنظیم شده و تحت کنترل است. این دستگاه در اندازههای آزمایشگاهی، برای تولید ایزوتوپهای ویژه مواد پرتوزا (رادیواکتیو) و همینطور پرتو-داروها برای مصارف پزشکی و آزمایشگاهی، و در اندازههای صنعتی برای تولید برق ساخته میشوند. واکنشهای هستهای به دو صورت شکافت و همجوشی، بسته به نوع مواد پرتوزا استفاده شده انجام میگیرند. واکنشگاهها بسته به اینکه چه نوع کاربردی داشته باشند از یکی از این دو نوع واکنش بهره میگیرند.
در واکنشگاه دو میله ماده پرتوزا یکی بهعنوان سوخت و دیگری بهعنوان آغازگر بکار میرود. میزان این دو ماده بسته به نوع واکنش، اندازه واکنشگاه و نوع فراورده نهایی بدقت محاسبه و کنترل میشود. در واکنشگاه هستهای همیشه دو عنصر پرتوزا به یک یا چند عنصر پرتوزا دیگر تبدیل میشوند که این عناصر بدست آمده یا مورد مصرف صنعتی یا پزشکی دارند و یا بصورت پسماند هستهای نابود میشوند. حاصل این فرایند مقادیر زیادی انرژی است که بصورت امواج اتمی والکترومغناطیس آزاد میگردد. این امواج شامل ذرات نوترینو، آلفا، بتا، پرتو گاما، امواج نوری و فروسرخ است که باید بطور کامل کنترل شوند. امواج آلفا، بتا و گامای تولیدی توسط واکنش هستهای بهعنوان محرک برای ایجاد واکنشهای هستهای دیگر در رآکتورهای مجاور برای تولید ایزوتوپهای ویژه بکار میروند. انرژی گرمایشی حاصل از این واکنش و تبدیل این عناصر پرتوزا در واکنشگاههای صنعتی برای تولید بخار آب و تولید برق بکار میرود. برای نمونه انرژی حاصل از واکنش یک گرم اورانیوم معادل انرژی گرمایشی یک میلیون لیتر نفت خام است. قابل تصور است که این میزان انرژی با توجه به سطح پایداری ماده پرتوزا در واکنشهای هستهای تا چه میزان مقرون به صرفه خواهد بود.
با این حال مشکلات استخراج، آماده سازی، نگهداری و ترابری مواد پرتوزای بکار رفته در واکنشگاههای تولید برق و دشواریهای زیستبومی که این واکنشگاهها ایجاد میکنند باعث عدم افزایش گرایش بشر به تولید برق از طریق این انرژی شده است. باید توجه داشت که میزان تابش در اطراف واکنشگاههای هستهای به اندازهای بالاست که امکان زیست برای موجودات زنده در پیرامون واکنشگاهها وجود ندارد. به همین دلیل برای هریک از رآکتورهای هستهای پوششهای بسیار ضخیمی از بتن همراه با فلزات سنگین برای جلوگیری از نشت امواج الکترومغناطیس به بیرون ساخته میشود. بدون این پوششها تا کیلومترها پیرامون واکنشگاه، سکونتپذیر برای موجودات زنده نخواهد بود. مشکلاتی که نشت مواد پرتوزا از واکنشگاه نیروگاه اتمی چرنوبیل در دهه ۸۰ میلادی بوجود آورد خود گواهی بر این مدعاست.
کاربرد پرتوهای تابش زا :
بسیاری از محصولات تولیدی واکنش شکافت هستهای شدیدا ناپایدارند و در نتیجه، قلب راکتور محتوی مقادیر زیادی نوترون پر انرژی، پرتوهای گاما، ذرات بتا وهمچنین ذرات دیگر است. هر جسمی که در راکتور گذاشته شود، تحت بمباران این همه تابشهای متنوع قرار میگیرد. یکی از موارد استعمال تابش راکتور تولید پلوتaaونیوم ۲۳۹ است .این ایزوتوپ که نیمه عمری در حدود ۲۴۰۰۰ سال دارد به مقدار کمی در زمین یافت میشود. پلوتونیوم ۲۳۹ از لحاظ قابلیت شکافت خاصیتی مشابه اورانیوم دارد. برای تولید پلوتونیوم ۲۳۹، ابتدا اورانیوم ۲۳۸ را در قلب راکتور قرار میدهند که در نتیجه واکنشهایی که صورت میگیرد اورانیوم ۲۳۹ بوجود میآید. اورانیوم ۲۳۹ ایزوتوپی ناپایدار است که با نیمه عمری در حدود ۲۴ دقیقه، از طریق گسیل ذره بتا، به نپتونیوم ۲۳۹ تبدیل میشود. نپتونیوم ۲۳۹ نیز با نیمه عمر ۲/۴ روز و گسیل ذره بتا واپاشیده و به محصول نهایی یعنی پلوتونیوم ۲۳۹ تبدیل میشود. در این حالت پلوتونیوم ۲۳۹ همچنان با مقادیری اورانیوم ۲۳۸ آمیخته است اما این آمیزه چون از دو عنصر مختلف تشکیل شده است، بروش شیمیایی قابل جدا سازی است. امروزه با استفاده از تابش راکتور صدها ایزوتوپ مفید میتوان تولید کرد که بسیاری از این ایزوتوپهای مصنوعی را در پزشکی بکار میبریم. آثار زیانبار انفجارهای اتمی و تشعشعات ناشی از آن باعث آلودگی آبهای زیرزمینی، زمینهای کشاورزی و حتی محصولات کشاورزی میشود ولی با همه این مضرات اورانیوم عنصری است ارزشمند، زیرا در کنار همه سواستفادهها میتوان از آن به نحوی احسن و مطابق با معیارهای بشر دوستانه استفاده نمود. فراموش نکنید از اورانیوم و پلوتونیوم میتوان استفادههای صلح آمیز نیز داشت چرا که از انرژی یک کیلوگرم اورانیوم ۲۳۵ میتوان چهل هزار کیلو وات ساعت الکتریسیته تولید کرد که معادل مصرف ده تن ذغال سنگ یا ۵۰۰۰۰ گالن نفت است.
غنیسازی اورانیوم عملی است که بواسطه آن در یک توده اورانیوم طبیعی مقدار ایزوتوپ ۲۳۵U بیشتر شود و مقدار ایزوتوپ ۲۳۸U کمتر. غنیسازی اورانیوم یکی از مراحل چرخه سوخت هستهای است.
اورانیوم طبیعی (که بشکل اکسید اورانیوم است) شامل ۳/۹۹٪ از ایزوتوپ ۲۳۸U و ۰/۷٪ از ۲۳۵U است. ایزوتوپ ۲۳۵U اورانیوم قابل شکافت و مناسب برای بمبها و نیروگاههای هستهای است.
۲۳۸U باقیمانده را اورانیوم ضعیف شده مینامند و نوعی زباله اتمی است. بخاطر سختی زیاد و آتشگیری و ویژگیهای دیگر از آن در ساختن گلولههای ضد زره استفاده میکنند. اورانیوم ضعیف شده نیز همچنان پرتوزا است.
سنگ اورانیوم
انواع اورانیوم :
«اورانیوم با غنای پایین» که میزان ۲۳۵U آن کمتر از ۲۵٪ ولی بیشتر از ۰/۷٪ است. سوخت بیشتر نیروگاههای هستهای بین ۳ تا ۵ درصد ۲۳۵U است.
«اورانیوم با غنای بالا» که ۲۳۵U در آن بیشتر از ۲۵٪ و حتی در مواردی بیش از ۹۸٪ است و مناسب برای کاربردهای نظامی وساخت بمبهای هستهای است.
کیک زرد نامی است که به اکسید اورانیوم تغلیظ شده (با فرمول U3O8) داده شده است. از کیک زرد برای تهیه اورانیوم غنیشده استفاده میشود.
برای تهیه کیک زرد کانسنگ اورانیوم را پس از استخراج از معدن آسیاب میکنند و بعد از شستشو با اسید سولفوریک، آن را خشک و صاف میکنند. ماده حاصل شده در این مرحله قهوهای یا سیاه است و زرد نیست. نام «کیک زرد» به خاطر رنگ زرد آن در مراحل اولیه کار است. کیک زرد مادهای پرتوزا است.
تمام کشورهایی که در آنها اورانیوم استخراج میشود کیک زرد هم میسازند.
کیک زرد روی صفحه شیشه ای
روش های غنی سازی اورانیوم :
مرکزگریز گازی، یا سانتریفوژ گازی، دستگاهی است که برای غنیسازی اورانیوم بکار میرود.
این دستگاه از چندین استوانه درست شده که به سرعت (در حدود ۱۰۰۰ دور در ثانیه) حول محور خود میگردند و در آنها گاز UF6 قراردارد. ملکولهائی که دارای 238U هستند در اثر نیروی مرکز گریز بیشتری که به آنها وارد میشود به طرف جدار استوانه میروند و ملکولهایی که دارای 235U هستند در ناحیه میانی استوانه قرار میگیرند. با جداکردن گازهای ناحیه میانی و تکرار این کار در استوانه دیگر، UF6 با درصد بالاتری از ایزوتوپ 235U بدست میآید.
کار غنی سازی در چند مرحله و با چند مجموعه از مرکزگریزها انجام میشود. هریک از این مجموعهها را یک «آبشار» (cascade) میگویند.
بریتانیا و آلمان و فرانسه و چین تأسیسات بزرگ مرکزگریز گازی دارند و در آنها اورانیوم غنی شده برای مصارف نظامی و غیرنظامی و صادرات تولید میکنند. ژاپن از این روش برای تامین سوخت هستهای داخلی خود استفاده میکند. تأسیسات بزرگی نیز در آمریکا در دست ساخت است. ظاهراً پاکستان با این روش اورانیوم لازم برای بمب اتمی خود را تولید کرد. مرکز گریزهای پاکستان به دو صورت پ۱ و پ۲ ساخته شده است. در نمونه پ۱ محور مرکزگریز آلومینیومی است. در نمونه پ۲ محور مرکزگریز فولادی است که سرعت دوران بیشتری را ممکن میکند و غنیسازی بیشتری انجام میدهد.
شکافت هسته ای :
شکافت هسته ای فرآیندی است که در آن یک اتم سنگین مانند اورانیوم به دو اتم سبکتر تبدیل میشود. وقتی هستهای با عدد اتمی زیاد شکافته شود، بر پایه فرمول اینشتین، مقداری از جرم آن به انرژی تبدیل میشود. از این انرژی در تولید برق (در نیروگاه هستهای) یا تخریب (سلاحهای هستهای) استفاده میشود. اوتوهان زمانی که قصد داشت از بمباران اورانیوم با نوترون آن را به رادیم تبدیل کند دریافت که به اتم بسیار کوچکتری دست یافته است.در تمام واکنش های هسته ای که تا ان زمان شناخته شده بود تنها ذرات کوچک از هسته جدا می شدند اما این بار یک تقسیم بزرگ رخ داده بود. لایز میتنر و اوتو فریش دریافتند که فراورده ی این بمباران نوترونی باریم است و جرم هر اتم اورانیم هنگام تبدیل شدن به ذرات کوچکتر به اندازه ی یک پنجم جرم یک پروتون کاهش می یابد و این جرم مطابق رابطه ی اینشتین E=mc² به انرژی تبدیل شده است.به خاطر شباهت این پدیده ی تقسیم هسته با تقسیم سلولی میتنر و فریش آن را شکافت نامیدند.مقاله ی این یافته در یازدهم فوریه ی ۱۹۳۹ در نشریه ی نیچر با عنوان "واکنش هسته ای نوع جدید" منتشر شد. در تصویر اتم اورانیم-۲۳۵ دیده می شود که پس از برخورد یک نوترون متلاشی شده و پرتو های رادیو اکتیو از خود صادر می کند.سپس به دو عنصر باریم-۱۴۱ و کریپتون-۹۲ تقسیم شده و به پایداری می رسد.
همجوشی فرآیندی عکس عمل شکافت هستهای است. در فرآیند همجوشی هستهای هستههای سبک مانند هیدروژن، دوتریوم و تریتیوم با یکدیگر همجوشی داده شده و هستههای سنگینتر و مقداری انرژی تولید میشود.
برای اینکه همجوشی امکان پذیر باشد هستههایی که در واکنش وارد میشوند باید داریای انرژی جنبشی کافی باشند تا بر میدان الکترواستاتیکی پیرامونشان فائق آیند. بنابر این دماهای وابسته به واکنشهای همجوشی فوق العاده بالاست.
هم جوشی طبیعی :
همجوشی به صورت طبیعی هم رخ میدهد. انرژی گرمایی که هر روزه زمین و منظومه شمسی را گرم میکند ناشی از واکنشهای همجوشی در خورشید است به این نحو که در خورشید (یا در ستارگان دیگر) نیروهای گرانشی قوی باعث میشوند ایزوتوپهای هستههای هیدروژن به اندازه کافی به هم نزدیک و با هم ترکیب شوند تا هسته هلیوم و مقداری انرژی تولید شود.
مزیت همجوشی هستهای نسبت به شکافت هستهای مقایسه میشود:
به عنوان مثالی از انرژی تولیدی در یک راکتور همجوشی میتوان گفت اگر یک گالن از آب دریا را که دارای مقدارکافی دوترون است در واکنش همجوشی استفاده کنیم معادل ۳۰۰ گالن گازوئیل انرژی بدون آلودگی تولید میکند.
روش های هم جوشی :
محصور سازی
یک
تعریف ساده و پایه ای از همجوشی عبارت است از فرو رفتن هسته های چند اتم
سبکتر و تشکیل یک هسته سنگینتر.مثلا واکنش کلی همجوشی که در خورشید رخ
میدهد عبارت است از برخورد هسته های چهاراتم هیدروژن وتبدیل آنها به یک
اتم هلیوم .
تا اینجا ساده به نظر میرسد ولی مشکلی اساسی سر راه
است;می دانیدهسته ازذرات ریزی تشکیل شده است که پروتون ونوترون جزءلاینفک
آن هستند.نوترون بدون بار وپروتون بابارمثبت که سایربارهای مثبت رابه شدت
ازخودمیراند.مشکل مشخص شد؟ بله…اگرپروتونها(هسته های هیدروژن)یکدیگررادفع
میکنندچگونه میتوان آنهارادرهمجوشی شرکت داد؟
همانطورکه حدس زدید
راه حل اساسی آن است که به این پروتونهاآنقدرانرژی بدهیم که انرژی جنبشی
آنهابیشترازنیروی دافعه کولنی آنهاشود و پروتونها بتوانند به اندازه کافی
به هم نزدیک شوند.حال چگونه این انرژی جنبشی را تولید کنیم؟گرما راه حل
خوبیست.در اثر افزایش دما جنب و جوش وبه عبارت دیگرانرژی جنبشی ذرات بیشتر
و بیشتر میشود به طوری که تعداد برخوردها و شدت آنها بیشتر و بیشتر
میشود.به نظر شما آیا دیگر مشکلی وجود ندارد؟ خیر,مسئله اساسیتری سر راه
است.
یک سماور پر از آب را تصور کنید.وقتی سماور را روشن می کنید
با این کار به آب درون سماور گرما میدهید(انرژی منتقل می کنید).در اثر این
انتقال انرژی دمای آب رفته رفته بالاتر می رود و به عبارتی جنب و جوش
مولکولهای آب زیاد می شود.در این حالت بین مولکولهای آب برخوردهایی پدید
می آید.هر مولکول که از شعله(یا المنت یا هر چیز دیگری)مقداری انرژی
دریافت کرده است آنقدر جنب و جوش می کند تا بالاخره (به علت محدود بودن
محیط سماور و آب)انرژی خود رابه دیگری بدهد.مولکول بعدی نیز به نوبه خود
همین عمل را انجام میدهد.بدین ترتیب رفته رفته انرژی منبع گرما در تمام آب
پخش می شود و دمای آب بالا میرود.خوب یک سوال:آیا وقتی بدنه سماور را لمس
می کنیم هیچ گرمایی حس نمی کنیم؟…بله حس میکنیم.دلیلش هم که روشن
است.برخورد مولکولهای پر انرژی آب با بدنه سماور و انتقال انرژی خود به
آن.هدف ما از روشن کردن سماور گرم کردن آب بود نه سماور.امیدوارم تا اینجا
پاسخ اولین مشکل اساسی بر سر راه همجوشی را دریافت کرده باشید.بله اگر اگر
با صرف هزینه و زحمت بالا سوخت را به دمایی معادل میلیونها درجه کلوین
برسانیم آیا این اتمها آنقدر صبر خواهند کرد تا با دیگر اتمها وارد واکنش
شوند یا در اولین فرصت انرژی بالای خود را به دیواره داده وآن را نا بود
میکند؟(...شما بودید چه می کردید؟؟؟...).بنابر این نیاز به ((محصور
سازی))داریم;یعنی باید به طریقی اجازه ندهیم که این گرما به دیواره منتقل
شود.
رسیدن به دمای بالا:
شروع
واکنش همجوشی به دمای بسیار بالایی نیازمند است.درست است که دمای پانزده
میلیون درجه دمای بسیار بالایست و تصور بوجود آوردنش روی زمین مشکل و کمی
هم وحشتناک می باشد ولی معمولا در زندگی روزمره دور و برمان دماهای خیلی
بالایی وجود دارند و ما از آنها غافلیم.مثلا وقتی در اثر اتصالی سیمهای
برق داخل جعبه تقسیم میسوزد وشما صدای جرقه آنرا میشنوید و پس از بررسی
متوجه می شوید که کاملا ذوب شده فقط به خاطر دمای وحشتناکی بوده که آن تو
به وجود آمده.شاید باور نکنید ولی این دما به حدود سی-چهل هزار درجه کلوین
میرسد.البته این دما برای همجوشی حکم طفل نی سواری را دارد.یا اینکه می
توانیم با استفاده از ولتاژهای بسیار بالا قوسهای الکتریکی را از درون
لوله های مویین عبور بدهیم.به این ترتیب دمای هوای داخل لوله که اکنون به
پلاسما تبدیل شده به نزدیک چند میلیون درجه می رسد.(که باز هم برای همجوشی
کم است).یکی از بهترین راهها استفاده از لیزر است.می دانید که لیزرهایی با
توانهای بسیار بالا ساخته شده اند.مثلا نوعی از لیزر به نام لیزر
نوا(NOVA)می تواند در مدت کوتاهی انرژی ای معادل ده به توان پنج ژول تولید
کند.اما بازهم در کنار هر مزیت معایبی هست.مثلا این لیزر تبعا انرژی زیادی
مصرف میکند که حتی با صرف نظر از آن مشکل دیگری هست که میگوید اگر انرژی
تولیدی لیزر در آن مدت کوتاه باید تحویل داده بشود پس برای برقرار ماندن
معیار لاوسن (حالا که مدت زمان محصور سازی پایین آمده)باید چگالی بالا تر
برود.که در این مورد از تراکم و چگالی جامد هم بالا تر میرود.
انواع واکنشها:
برای
بهینه سازی کار رآکتورهای همجوشی و افزایش توان خروجی آنها راههای متعددی
وجود دارد.یکی از این راهها انتخاب نوع واکنشیست که قرار است در رآکتور
انجام بشود.
ظبق تصویر زیر نوعی از واکنش همجوشی بصورتیست که در
آن دو هسته سبک با یکدیگر واکنش داده و یک هسته سنگین تر را بوجود
میاورند.یعنی حاصل ترکیب دو هسته دوتریم و تولید یک هسته ترتیم به علاوه
یک هسته هیدروژن معمولیست. این واکنش انرژی ده می باشد.چون تفاوت انرژی
بستگی هسته سنگین تر وهسته های سبکتر مقداری منفیست.
در این واکنش مقدار انرژی ای تولیدی برابر4MeVمی باشد.
قبلا
گفته شد که باید برای انجام همجوشی هسته ها به اندازه کافی به هم نزدیک
بشوند.این مقدار کافی حدودا معادل3fmمی باشد.چون در این فاصله ها انرژی
پتانسیل الکترواسناتیکی دو دوترون در حدود 0.5MeVهست پس می توانیم با این
مقدار انرژی دادن به یکی از دوترونها دافعه کولنی بین دوترونها ر شکسته و
واکنش را شروع کنیم که بعد از انجام مقدار4.5MeVتولید می شود.(0.5MeVانرژی
جنبشی به علاوه 4MeVانرژی آزاد شده)
همانطور که می بینید بهترین گزینه واکنش سوم می باشد